از این که آدمها گمان کنند من موجود بی نظیری هستم، من موجود کاملی هستم، من موجود شگفت انگیز و بی نهایت مهربانی هستم متنفرم، این باعث می‌شود بدی های، بدی های معمولی من نابخشودنی شود، دوستی داشتم که زمانی به من می‌گفت تو شبیه نماد فلسطین هستی، شبیه زیتون، شبیه صلح و دوست داشتن حالا همان آدم از من بیزار است متنفر است و میدانم هربار از من بد می‌گوید هربار از من متنفر است، هربار میان اطرافیان ش وقتی صحبت من بشود چاهارتا دری وری نثار من میکند به این دلیل ساده که نتوانستم دوستی ام را با او ادامه دهم. چون باور نکرده بود من یک آدم معمولی هستم تحمل من تا بی نهایت نیست، خسته میشوم، جامیزنم، گاهی شعر می‌خوانم، گاهی شعار میدهم، گاهی بی شعورم، و این بدی های معمولی، این بدی های معمولی من قرار نبود، نیست، آب از آب زندگی اش تکان دهد. او از من بیزار است چون هیچ راهی در ذهنش برای خطا های من برای بد بودن معمولی من جا نگذاشته بود. و این لطف بزرگی است که من به همه ی آدمها میکنم، شما می‌توانید خطا کنید شما انسانید من به شما بد و بیراه نمیگویم، من برای شما آرزوی بدی نمیکنم، اما در بد بودنتان حداقل در بد بودنتان تا انتها بروید. نیمه کاره نمانید، آنقدر نیمه کار نمانید تا ما مجبور شویم برویم تا تمام عمر تنفرتان برای ما باشد. 

این رویای مقدس قبیله ی من آیا نیست که سرخ را به خاطر آوردبدون رنگ خون؟

خدا بزرگتر از دردهای ماست رفیق...

بدون اشک گریستن را آموختیم...

بدی ,معمولی ,بی ,های ,شبیه ,موجود ,از من ,من موجود ,معمولی من ,بدی های ,در بد

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود آهنگ جدید سالنامه مشهد سوالات درس علوم شرکت پودر تخم مرغ معجزه مشاوره رایگان مهاجرتی، اقامتی، سرمایه گذاری ::::/ _/::::DEMSEY DANISMANLIK تربیت ایرانی اسلامی نمایندگی فروش محصولات چوبی ودکوراتیوnb به وبلاگ علی شهریور خوش آمدید ... فروشگاه تجهیزات دندانپزشکی یه مجله خبری شاد و سرگرم کننده