مامان خوابیده است اتفاقن خر و پف بلندی میکند، اتفاقن خانه هم ساکت است، اتفاقن من فقط کمی دور از رگ گردنش به او چسبیده ام و نور گوشی ام را کم کرده ام تا بیدار نشود، و اتفاقن من بیشتر از همیشه عاشقش هستم چون دوباره یاد من آورد دختر قوی و لجباز و یاغی ش هستم که آدمها را دوست دارد و محکم است و قوی است و زندگی میکند، به هرحال، به یک روش:)
این رویای مقدس قبیله ی من آیا نیست که سرخ را به خاطر آوردبدون رنگ خون؟
اتفاقن ,ام ,قوی ,میکند، ,محکم ,زندگی ,است و ,اتفاقن من ,دارد و ,را دوست ,دوست دارد
درباره این سایت